سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مجنونِ هور

مجنونِ هور

   

مجنون میان هور و آتش شعله ور شد

نیزار خاکستر شد و دل در خطر شد

یک آسمانی مرد ، با دستان خالی

در موج خون و خشم ، بر مجنون سپر شد

یک ذوالفقار تشنه ، رخش آسمانی

جنگید تا جایی که مفقود الاثر شد

هور از خجالت در سکوتی سرد غلطید

انگار در نیزار ، عاشوری دگر شد

یک عمر دلتنگ غروب هور و نیزار

دیگر میان خاک خوزستان سحر شد

(ام.خــزان)




تاریخ : شنبه 90/3/7 | 9:29 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک